مسافرت
از 26 مرداد (شب) تا 30 مرداد رفته بودیم سفر. لرستان - ازنا (دیار مامان مریم!). خیلی خوش گذشت. کیانا هم حسابی دلبری کرد و با راه رفتن و ایستادنش همه رو به وجد آورد!
از شیرین کاریها دختر گلم رفتن روی میز بود! بله! دخترم وقتی دستای کوچولوش رو به میز می گرفت و می ایستاد خودش رو هل میداد و می رفت بالای میز و کلی ذوق می کرد!
از گردشهای خوبمون رفتن به روستاهای اطراف ازنا و دربند بود که کیانای گل بیشتر راه رو خواب بود!
کیانا بغل مامانی
سپهر (پسر خاله رویا)
یه جای دیگه هم سد تقریبا جدیدی بود به نام "کمال صالح". یه جای خوب و دیدنی که کیانا هم از دیدن اون همه آب یه عالمه ذوق کرده بود.
کیانا و بابایی
کیانا و بابا محمد
از خلاف کاریهای کیانا: خوردن چیپس و پفک!
چند روزی بود که کیانای نازم یه کم بی قراری می کرد و دوباره همه چیز رو گاز می گرفت (این از حرفه های اصلی کیانا بود که یه مدت از سرش افتاده بود!) یه کمی گریه و نا آرومی باعث شد تا مامان دیروز یه کشف تازه بکنه: دوتا دندون دیگه درحال رویش هستند! دندونهای پنجم و ششم کیانا در حال روییدن هستند و دخترم رو بی قرار کردند.
کیانا در حال خوردن کفشهاش! - خونه مادر جون
روز برگشت از سفر 30 مرداد 91 - خونه مامانی