یک شب آرام
دیشب اولین شبی بود که کیانای گلم از ساعت 1 و نیم شب تا 7 و نیم صبح یک سره خوابید!
(البته این عکس مال چند روز پیشه)
آره مامانی! برای اولین بار وقتی 12 شب خوابت برد منم خوابیدم. ساعت هنوز 1 نشده بود که بیدار شدی. فکر کردم از اون شبهاست که تا صبح بیداری اما تا حدود 1 و نیم شیر خوردی و بازی کردی تا خوابت برد و تا 7 و نیم صبح خوابیدی! الهی شکر که دختر آروم بود.(البته من تا صبح دائم بیدار می شدم و نگاهت می کردم که نکنه بیدار بشی و من نفهمم) از صبح تا حالا هم خوابی!! فقط هر یک یا دو ساعت یکبار بیدار می شی شیر می خوری یه کوچولو توی بغل مامان می مونی و دوباره می خوابی! شاید به خاطر آب و هوای بارونیه که حال و هوای خونه رو عوض کرده شایدم به خاطر گهواره جدیدته که بابایی دیروز برات خریده! (یادم رفت بگم که بابایی یه گهواره صورتی خوشگل برات خریده که از دیشب توی اون خوابیدی)
خدایا شکرت به خاطر این همه آرامش که به زندگی ما دادی!
اخم نکن بت نمیاد!