کیانای مامان
دختر گلم از روزی که گهواره دار شده بود هر شب توی گهواره می خوابید. بدون گهواره انگار خوابش نمی برد. البته خودم هم از ترس مورچه هایی که دنبال یه دختر شیرین می گردند می ترسیدم روی زمین بخوابونمش (آخه کیانا روی تخت ما جاش نمی شه و ما مجبوریم به خاطر کیانا روی زمین بخوابیم)
اما الان: سه شبه که دخترم کنار مامانی توی بغل خودم می خوابه و آروم و راحت تا صبح می خوابه (البته مثل همیشه سر اذان صبح بیدارم می کنه!)
یه اتفاق جالب که کیانا آب دهنش میریزه که بزرگترها می گن واسه پایه دندونهای نازشه که قراره بعدا دربیاد. دیشب انگار یه کم لثه هاش می خارید پستونک گذاشتم دهنش. اول یه کم با تعجه نگاهم کرد و بعد شروع کرد به خوردن. کم کم خوشش اومد و وقتی از دهنش بیرون می آوردم نناراحت می شد. امروز ظهر هم دوباره همین اتفاق افتاد. اینم عکس کیانا در حال خوابیدن و پستونک خوردن:
****علاقه جدید کیانا به پستونک خوردن****
اینم شکلک جدید کیانا که ده روزیه یاد گرفته:
****علاقه شدید و جدید کیانا به درآرودن زبونش****