دختر قهرمان
کیانای مامان، قهرمان غلتیدن، امروز تونست رکورد غلت زدنهای خودش رو بشکنه و سه تا غلت پشت سر هم بزنه.
کیانای مامانی اول رو به سقف خوابیده بود که به علت تمرینهای خیلی زیاد خیلی راحت روی شکمش غلتید و یه کم این ور و اون ور رو نگاه کرد و بعد با یه حرکت تکنیکی یه غلت دیگه زد و دوباره به کمر خوابید. اینجا بود که گریه ش در اومد و با فریاد بلند یه بار دیگه روی شکمش غلتید.
به این ترتیب کیانای مامانی یه عالمه از جای اولش دور شده بود. آخر سر هم کلی ذوق زده شد و مامان ذوق زده تر و دختر رو بغل کرد.
قربون دختر قهرمانم
دیروز برای اولین بار کیانا توی بغل مامان روی صندلی جلوی ماشین نشست و از دیدن صحنه های خیابون یه عالمه لذت برد
راستی گفتم یا نه که چند وقتیه کیانا موقعی برای شستن پاهاش به دستشویی میره ژست پرواز می گیره. یعنی دست و پاهاش رو جوری باز می کنه که انگار داره پرواز می کنه