ما اومدیم
سلام دخترم قدمت مبارک. ببخش دیر اومدم. تو خودت بهتر از همه می دونی که چقدر کار برام درست کردی!! بذار از اول بگم: یکشنبه 10 مهر صبح با بابایی از خواب بیار شدیم و رفتیم دنبال کار مرخصی برای دو هفته اول مهر. گواهی دکتر داشتم اما باید کمیسیون پزشکی هم تاییدش می کرد. رفتیم کاراش رو انجام دادیم و ساعت تقریبا نه و نیم صبح شده بود. طبق قرار قبلی رفتیم دنبال خاله نرگس و بعد هم بیمارستان. محمد جواد هم همراهمون اومد. توی بیمارستان گفتند هنوز زوده بیایی. اول گفتند برو چند روز دیگه بیا ولی بعد که یه نوار قلب ازت گرفتند و یه سونوگرافی کردند دیدیم ضربان قلبت یه کمی پایینه (حدود 120) و گفتند مایع کیسه آبت هم کم شده. دکتر دستور بستری داد و من ساعت 12 ظهر رسم...
نویسنده :
مامان کیانا
12:12